اصولا مایه و پایه آرامشهای دوران کودکی، در گرو بهره گیری و غنای وی از آزادی و تجربه دوران نو‌جوانی است. آرامش و بردباری در جوانی مرهون فعالیتها و جست و خیزهای دوران کودکی است و لذا پیامبر اکرم  (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «چه خوب است کودک در خردسالی پرتحرک و پر جنب و جوش باشد تا در بزرگسالی آرام و خویشتن دار گردد. » یستحب عرامة الغلام فی صغره لیکون حلیما فی کبره» (1).
 
آنچه که روحیه اعتماد به نفس کودک را در این دوران حفظ می کند و آن را بارور می سازد، آزادی و تجربه است. چون طفل در این سنین، خود به سادگی تجربه می کند و می آزماید و در عمل به نتایجی عینی می رسد که برای او یقین آور است.
 
حال هر قدر محیط غنی تر باشد، برای کسب تجربیاتی بیشتر و ارزیابی و شناخت او آماده تر می گردد و به سبب آن، روحیه اعتماد به نفس و اتکاء به خویشتن و استقلال در وی قوی تر می شود. در چنین محیطی خواستن به دنبالش توانستن و در پی آن اعتماد به نفس شکل می گیرد و نوجوان به سوی شخصیتی مستقل جهت می یابد.
 
مشکلات و دشواریهایی که والدین در دوران سیادت کودک احساس می کنند، بیشتر مربوط به خود آنان است، تا کودک ؛ زیرا آنان نمی خواهند وقتی را برای کودک صرف کنند و فرصتی را در اختیار او بگذارند و به سؤالات وی پاسخ مثبت دهند. از طرفی محیطی را برای او فراهم کرده اند که چینش وسایل داخل آن مطابق میل و خواسته ها و بعضا هوسهای پدر و مادر مرتب شده است. چنین محیط زندگی، برای جولان و فعالیتهای آزاد و واکنشهای طبیعی کودک مناسب نمی باشد.
 
حال کودکی که در چنین فضایی مجبور به زندگی است، على رغم خواسته ها و نیازها و روح کنجکاوش، برای هر چیزی که دست دراز می کند و به سوی هر جایی که حرکت می کند با داد و فریاد، بکن و نکن، برو و نرو والدین و اطرافیان روبه رو می گردد. این چنین محیطی مخالف بهداشت و سلامت روانی کودک است و خواسته های این نهال نو شکفته را سرکوب کرده و دیگر مجالی برای شکوفایی و زمینه ای را برای نشو و نمای استعدادهای نهفته وی فراهم نمی سازد.در این دوران باید عمده تلاش اولیا و مربیان، ایجاد فضایی آزاد و آرام همراه با غنی کردن محیط جهت کسب تجربه ها و بازیهای کنجکاوانه و جنب و جوش و فعالیتهای پرتحرک و ملایم کودک باشد.البته باید در محیط زندگی کودک اشیایی را که برای وی مضر و خطرناک است قبلا از دسترس او دور نمود، ولی هرگز نباید او را به دلیل این که چیزها را خراب می کند و یا وسایلی را می شکند، از واکنشهای طبیعی خود بازداشت .
 
والدین باید محیط زندگی را طوری آماده سازند که وسایل مورد نیاز را در جای مناسب خود بگذارند و اشیای تیز و خطرناک ، داروهای سمی یا نوشته های مهم و وسایل شکستنی و گران قیمت را از دسترس کودک دور نگهدارند  والدین وسایل دقیق و حساس الکترونیکی را که می خواهند باز کرده و درست کنند، اگر جای جداگانه ای ندارند، نباید در موقعی باشد که کودک بیدار است و در هنگام کار با خشم و عصبیت، کودک را از نزدیک شدن به وسایل باز دارند.
 
همچنین کودکان بزرگتر دیگری که به مدرسه می روند باید در جای جداگانه ای وسایل و لوازم خود را پهن کنند که موجبات آزار خود و راندن کودک را فراهم نسازند. مادران باید خیاطی را در جایی که کودک حضور ندارد و یا در مواقعی که کودک خواب است، انجام دهند. و وسایلی از قبیل سوزن و چرخ خیاطی و ... نباید در دسترس کودک باشد. در هر صورت کودک معصوم مقصر نیست و در مواقعی هم که حوادث و خطراتی پیش می آید به علت ندانم کاری بعضی از والدین است.
 
اگر به آینده و رشد استعدادهای کودک علاقه مند هستیم باید همواره تلاش نماییم که به سیادت و آقایی کودک لطمه ای وارد نیاید و روزانه او را در مقابل رگبار بکن و نکن های خود و اطرافیان قرار ندهیم.
 
اگر کودک در موقعیتی قرار گرفت و خواسته ای را ابراز کرد که امکان پذیر نیست و یا برایش مضر است، باید با حفظ سیادت کودک توجه او را به طرزی عاقلانه به سوی امر مطلوب دیگر که بتواند به نوعی جایگزین خواسته‌های او گردد، جلب نماییم و به طوری که متوجه نشود شیء خطرناک را از دسترس او دور نماییم.
 
مثلا اگر کودک کارد تیزی برداشت، بدون سر و صدا و داد و فریاد باید توجه او را به سوی خوراکی یا اسباب بازی مورد علاقه اش برگردانیم و آهسته چاقوی تیز را از دستش خارج سازیم.
 
البته بهتر این است که ما از قبل فکرش را کرده باشیم و فضا و محیط را طوری مرتب کنیم که مجبور نباشیم دائما کودک را از کاری بازداریم و یا اشیای مورد علاقه اش را که به آن دست یافته است، از دستش بگیریم و در نتیجه او را از خواسته هایش جدا سازیم زیرا این دوران، دوران سیادت و آقایی، دوران کنجکاویها و تجربه های مفید حسی کودک است. ما نباید ناآگاهانه جلوی تجربه ها و کنجکاویهای طبیعی و خود جوش کودک را، که زمینه ساز فعالیتها و خلاقیتهای ذهنی او در بزرگسالی است، بگیریم.
 
این دوران، دوران حسی و آشنایی و ارتباط او با محسوسات است، و هر چه تجربه های حسی کودک قوی تر باشد، در آینده از تفکر و تعقل و خلاقیت قوی تری برخوردار خواهد بود. چرا که فراوان بودن تجربیات حسی در سنین کودکی می تواند به عنوان بزرگترین مصالح زیربنای تفکر و اندیشه‌های او در بزرگسالی و اساس جولان ذهنی و تفکرات عقلی اش قرار گیرد.
 
در این دوران باید عمده تلاش اولیا و مربیان، ایجاد فضایی آزاد و آرام همراه با غنی کردن محیط جهت کسب تجربه ها و بازیهای کنجکاوانه و جنب و جوش و فعالیتهای پرتحرک و ملایم کودک باشد.
 
همچنین والدین و مربیان باید زمان و فضای مناسبی برای بازی و فعالیتهای کودک در نظر بگیرند تا او بتواند به طور طبیعی و آزادانه به تجربه های شخصی بپردازد. باید همواره به خواسته ها و نیازهای کودکان توجه کرد و از طرف دیگر آنان را از آنچه که موجب تحقیر و سرزنش و تخریب شخصیت وی می شود دور نگه داشت.
 
در این جا نقش مهم و سازنده نهادهای تربیتی و پرورشی و ارشادی کشور مشخص می شود که به خاطر ترقی و تعالی نسل آینده ساز کشور -بخصوص قشر محروم و مستضعف انقلاب که از فضا و محیط بازی شخصی محروم می باشند توجه بیشتری مبذول شود و نونهالان معصوم را با ایجاد و گسترش پارکها و مکانها و فضاهای مناسب برای بازی و تفریح در شرایطی سالم با حفظ ارزشهای اسلامی یاری دهند، به طوری که سلامت روحی و روانی کودک از هر نظر تأمین گردیده و شخصیتش مورد تهدید واقع نشود، تا نونهالان این کشور را متناسب و همراه با فرهنگ اصیل اسلامی رشد و تعالی بخشند و استعدادهای نهفته این ملت که جدا سرمایه های ذخیره شده این مرز و بوم می باشند را در جهت اهداف عالی نظام اسلامی شکوفا سازند.
 
پی‌نوشت:
  1. وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۱۹۸
منبع: والدین و مربیان مسؤول، رضا فرهادیان، چاپ پنجم، مؤسسه بوستان کتاب، قم 1392